حدود 6 ماه قبل در مقاله ای تحت عنوان " اولين لژيونر تاريخ سه دهه اخير فوتبال تبريز/ مهره ای با ارزش به نام کریم باقری " نوشتیم که با توجه به احتمال حضور یک مربی خارجی در نیمکت تراکتورسازی حضور شخصی چون کریم باقری از جهات گوناگون برای تیم ضروری است هرچند در همانروزها با نظرات مختلفی این مقاله روبرو شد، اما رفته رفته با بروز حواشی در کنار تیم حضور شخصیتی چون کریم باقری برای تیم تراکتورسازی بیش از قبل احساس می شود.
از ابتدای فصل تا کنون بازیکنان تراکتورسازی با مصاحبه هایی که به نظر در حیطه اختیاراتشان نیست تیم را با حاشیه هایی همراه کرده اند، در دو مورد اخیر آن آقایان فخر الدینی و ابراهیمی با حمله ی تند به کادر فنی آنها را ملزم به پاسخگویی در قبالشان دانسته اند.
مصاحبه ی محمد ابراهیمی : به خاطر پرتغالي بودن، آنسلمو را تعويض نمي كنند/ لج و لجبازي ها در تيم اجازه نمي‌دهد به هدف خود برسيم
مصاحبه ی میلاد فخر الدینی: من نباید تعویض می شدم و بعد از بازی هم به تونی گفتم
همانطوری که مصاحبه های فوق را مطالعه نمودید در این مصاحبه ها که به فاصله ی کمتر از یک هفته صورت گرفته است، بازیکنان در اعتراض به تعویض های خود چنان سخن رانده اند که گویی تونی اولی ویرا سرمربی تیم می بایست در مورد علت تعویض هایشان برایشان جوابگو باشد،
اینکه چرا بازیکنان به خود اجازه چنین صحبت هایی را داده اند و می توانند براحتی سخنان این چنینی را رسانه ای نمایند و آیا اساسا اجازه چنین کاری را دارند و یا منعی در این مورد وجود دارد؟ پرسشی ایست که می بایست از چندین جهت مورد بررسی قرار گیرد.
عدم توجه مسئولین باشگاه به مصاحبه های اینچنینی و عدم احساس مسئولیت و پاسخگویی به مسئولینی در رده ی بالا تر از سوی بازیکنان می تواند چنین نتایجی را در برداشته باشد.در فصل های گذشته، فراز کمالوند و پس از آن امیر قلعه نوعی به خوبی با پرستیژ و انظباطی که در نحوه اداره تیم داشتند از بروز چنین حواشی جلوگیری کرده بودند و نیاز به یک سرپرست کارآمد برای بازیکنان را برطرف نموده بودند،
جلوگیری از مصاحبه ی محمد نصرتی با خبرنگار نود از سوی فراز کمالوند پس از اتمام دیدار را که از همین برنامه نیز پخش شد به خاطر داریم و قطعا همگی به یاد داریم که سید محسن حسینی و فرزاد حاتمی به علت شوخی بی جا در تمرین به مدت چندین جلسه از تمرین کردن با تیم و مهدی کیانی به علت اعتراض به تعویض خود از تمرینات به مدت 3 ماه از سوی امیر قلعه نوعی محروم شدند. لذا می توان گفت اموری را به نظر بیشتر جنبه ی مدیریتی داشته و باید مسئولین باشگاه و در راس آن سرپرست تیم به آن رسیدگی نماید این مربیان به نحو شایسته ای در تیم به اجرا گذاشته بودند
اما در این فصل با توجه به حضور مربیان خارجی و تفکرات حرفه ای که به آنها اجازه ی دخالت در اموراتی جز امور فنی را نمی دهد نیاز به حضور یک سرپرست با نفوذ مدیریتی در سطح بالا در بین بازیکنان احساس می شد، همانطوری که در هفته ی جاری تونی اولی ویرا تلویحا در جواب پرسش خبرنگاری در مورد دیرکرد پرداخت قرارداد آنها از سوی باشگاه عنوان نمود " این مسائل به مسائل داخل باشگاه مربوط است و من نمی توانم در مورد آن اظهار نظر نمایم، لطفا در مورد مسائل فنی از من سوال فرمایید"
با این تفاصیل حدود شش ماه قبل در مقاله ای بروز چنین حواشی را به علت فقدان سرپرستی که بازیکنان از ایشان حرف شنوی داشته و قدرت مدیریتی بر بازیکنان را داشته باشد پیش بینی نموده و از باشگاه خواستیم تا شخصیتی چون کریم باقری را وارد کادر باشگاه تراکتورسازی نمایند.
قطعا رفته رفته با توجه به عدم احساس مسئولیت بازیکنان و عدم توجیه آنها نسبت به شرح وظایفشان به عنوان یک بازیکن می بایست انتظار انتشار مباحثی از این دست را داشت.
........................................................................
پ.ن 1:
در این میان نباید از نقد خودمان گذشته و تشویق های بیش از حد و لوث نمودن موفقیت بازیکنان با سردادن القابی مبالغه آمیز و در پی آن بروز غرور کاذب شخصیتی در بازیکنان را بی تاثیر شمرد.
پ.ن 2 :
برخی بر این عقیده اند که مصاحبه ی محمد ابراهیمی حاوی حرف هایی است که واقعیت دارد، آیا به نظر شما بیان واقعیت از طریق مصاحبه کاری پسندیده است؟
به نظر شما راه برون رفت از این مشکل چه میتواند باشد؟ و آیا اساسا چنین مصاحبه هایی را به عنوان یک مشکل می توان تلقی نمود؟
به نظر شما سرمربی تیم در مورد مصاحبه هایی از این دست می بایست پاسخگو باشد و یا مدیریت و سرپرست تیم؟
از ابتدای فصل تا کنون بازیکنان تراکتورسازی با مصاحبه هایی که به نظر در حیطه اختیاراتشان نیست تیم را با حاشیه هایی همراه کرده اند، در دو مورد اخیر آن آقایان فخر الدینی و ابراهیمی با حمله ی تند به کادر فنی آنها را ملزم به پاسخگویی در قبالشان دانسته اند.
مصاحبه ی محمد ابراهیمی : به خاطر پرتغالي بودن، آنسلمو را تعويض نمي كنند/ لج و لجبازي ها در تيم اجازه نمي‌دهد به هدف خود برسيم
مصاحبه ی میلاد فخر الدینی: من نباید تعویض می شدم و بعد از بازی هم به تونی گفتم
همانطوری که مصاحبه های فوق را مطالعه نمودید در این مصاحبه ها که به فاصله ی کمتر از یک هفته صورت گرفته است، بازیکنان در اعتراض به تعویض های خود چنان سخن رانده اند که گویی تونی اولی ویرا سرمربی تیم می بایست در مورد علت تعویض هایشان برایشان جوابگو باشد،
اینکه چرا بازیکنان به خود اجازه چنین صحبت هایی را داده اند و می توانند براحتی سخنان این چنینی را رسانه ای نمایند و آیا اساسا اجازه چنین کاری را دارند و یا منعی در این مورد وجود دارد؟ پرسشی ایست که می بایست از چندین جهت مورد بررسی قرار گیرد.
عدم توجه مسئولین باشگاه به مصاحبه های اینچنینی و عدم احساس مسئولیت و پاسخگویی به مسئولینی در رده ی بالا تر از سوی بازیکنان می تواند چنین نتایجی را در برداشته باشد.در فصل های گذشته، فراز کمالوند و پس از آن امیر قلعه نوعی به خوبی با پرستیژ و انظباطی که در نحوه اداره تیم داشتند از بروز چنین حواشی جلوگیری کرده بودند و نیاز به یک سرپرست کارآمد برای بازیکنان را برطرف نموده بودند،
جلوگیری از مصاحبه ی محمد نصرتی با خبرنگار نود از سوی فراز کمالوند پس از اتمام دیدار را که از همین برنامه نیز پخش شد به خاطر داریم و قطعا همگی به یاد داریم که سید محسن حسینی و فرزاد حاتمی به علت شوخی بی جا در تمرین به مدت چندین جلسه از تمرین کردن با تیم و مهدی کیانی به علت اعتراض به تعویض خود از تمرینات به مدت 3 ماه از سوی امیر قلعه نوعی محروم شدند. لذا می توان گفت اموری را به نظر بیشتر جنبه ی مدیریتی داشته و باید مسئولین باشگاه و در راس آن سرپرست تیم به آن رسیدگی نماید این مربیان به نحو شایسته ای در تیم به اجرا گذاشته بودند
اما در این فصل با توجه به حضور مربیان خارجی و تفکرات حرفه ای که به آنها اجازه ی دخالت در اموراتی جز امور فنی را نمی دهد نیاز به حضور یک سرپرست با نفوذ مدیریتی در سطح بالا در بین بازیکنان احساس می شد، همانطوری که در هفته ی جاری تونی اولی ویرا تلویحا در جواب پرسش خبرنگاری در مورد دیرکرد پرداخت قرارداد آنها از سوی باشگاه عنوان نمود " این مسائل به مسائل داخل باشگاه مربوط است و من نمی توانم در مورد آن اظهار نظر نمایم، لطفا در مورد مسائل فنی از من سوال فرمایید"
با این تفاصیل حدود شش ماه قبل در مقاله ای بروز چنین حواشی را به علت فقدان سرپرستی که بازیکنان از ایشان حرف شنوی داشته و قدرت مدیریتی بر بازیکنان را داشته باشد پیش بینی نموده و از باشگاه خواستیم تا شخصیتی چون کریم باقری را وارد کادر باشگاه تراکتورسازی نمایند.
قطعا رفته رفته با توجه به عدم احساس مسئولیت بازیکنان و عدم توجیه آنها نسبت به شرح وظایفشان به عنوان یک بازیکن می بایست انتظار انتشار مباحثی از این دست را داشت.
........................................................................
پ.ن 1:
در این میان نباید از نقد خودمان گذشته و تشویق های بیش از حد و لوث نمودن موفقیت بازیکنان با سردادن القابی مبالغه آمیز و در پی آن بروز غرور کاذب شخصیتی در بازیکنان را بی تاثیر شمرد.
پ.ن 2 :
برخی بر این عقیده اند که مصاحبه ی محمد ابراهیمی حاوی حرف هایی است که واقعیت دارد، آیا به نظر شما بیان واقعیت از طریق مصاحبه کاری پسندیده است؟
به نظر شما راه برون رفت از این مشکل چه میتواند باشد؟ و آیا اساسا چنین مصاحبه هایی را به عنوان یک مشکل می توان تلقی نمود؟
به نظر شما سرمربی تیم در مورد مصاحبه هایی از این دست می بایست پاسخگو باشد و یا مدیریت و سرپرست تیم؟
نظرات شما عزیزان:
تبادل لینک هوشمند 
آمار
وب سایت:
